محل تبلیغات شما

از خوبیای استفاده دو نفر از یه ماشین میتونم اینو بگم که امروز صبح که خواستم برم دانشگاه رفتم دیدم بابای بچه ها چون میدونه صبحانه نمیخورم برام یه سیب گذاشته تو ماشین و از اون بهتر ماشینو که روشن کردم آهنگ مورد علاقه ام شروع شد به پخش شدن واسم تنظیمش کرده بود که کلی نگردم دنبالش،آخه سلیقه آهنگیمون خیلی فرق داره!!

یه مدتی بود وقت نکرده بودم برم آرایشگاه و ابروهام پر شده بودچند روز پیش رفتم،خیلی صورتم باز شد!!

رفتم دانشگاه و نشستم سر کلاس آزمایشگاه ریز پردازنده،یهو استاد گفت خانم مطهریبله؟صاف بشین ببینمتمن خون دویید تو صورتم خودم فهمیدم که قرمز شدمدوستم پرسید چی شداستاد؟گفت هیچی یه چیزی جلب توجه کرد بعدا بش میگممنم گفتم نه استاد نیاز نیست بگید و آب شدم از خجالت

تا آخر کلاس به خودم فحش دادم که چرا تند تند نمیرم آرایشگاه که انقدر تغییر نکنم یهویی :(

داشتم برمیگشتم خونه

چاووشی جان داشنتن میخوندنو من لذت میبردم

چند ساعته دارم به این فکر میکنم که چقدررررر کلمه ی "مروح" قشنگهچقدر فعل "مروح کردن" خوبه!!

مروح کن دل و جان را

در باب تک فرزندی!!

تنبلی و خوش شانسی چه ها که نمی کنند!

مروح کن دل و جان را..

مروح ,یه ,جان ,کلاس ,صورتم ,آرایشگاه ,دل و ,کن دل ,و جان ,مروح کن ,جان را

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

" شاهکارهای شعر نو پارسی"